Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . به راحتی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
easily
/ˈiː.zə.li/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
به راحتی
به سادگی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بهآسانی
راحت
به سادگی
مترادف و متضاد
effortlessly
simply
without difficulty
laboriously
1.I can easily get some food on the way home tonight, if you'd like.
1. من به راحتی می توانم سر راهم به خانه غذا بخرم، اگر دوست داری.
2.She makes friends very easily.
2. او به راحتی دوست پیدا میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
easier said than done
easel
ease up on
ease up
ease off
east
east indian fig tree
easter
easter bunny
easter day
کلمات نزدیک
easier said than done
easement
easel
easeful
ease
east
eastbound
easter
easter egg
easterly
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان