خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بدون زحمت
[قید]
effortlessly
/ˈefərtləsli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بدون زحمت
به آسانی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بهآسانی
1.She walks effortlessly now.
1. او حالا بدون زحمت راه میرود.
تصاویر
کلمات نزدیک
effortless
effort
effluvium
effluent
effloresce
effrontery
effulgent
effusion
effusive
effusively
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان