[صفت]

effortless

/ˈefərtləs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more effortless] [حالت عالی: most effortless]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 آسان بی‌دردسر

  • 1.She makes ice skating look effortless.
    1. او اسکیت روی یخ را آسان جلوه می‌دهد. [چون خیلی حرفه‌ای انجامش می‌دهد.]
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان