خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تاکید کردن
[فعل]
to emphasise
/ˈɛmfəˌsaɪz/
فعل گذرا
[گذشته: emphasized]
[گذشته: emphasized]
[گذشته کامل: emphasized]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
تاکید کردن
اهمیت دادن
1.The professor emphasized certain aspects of the historical period.
1. استاد روی برخی جنبه های خاص بازه ی تاریخی تاکید کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
emphasis
emperor penguin
emperor
empathy
empathize
emphasize
emphatic
emphatically
emphysema
empire
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان