خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سنگ نوشته مزار
[اسم]
epitaph
/ˈepɪtæf/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سنگ نوشته مزار
گورنوشته
1.His epitaph read: ‘A just and noble countryman’.
1. سنگ نوشته ی مزار او چنین بود: "یک مرد روستایی صادق و شریف."
تصاویر
کلمات نزدیک
epistolary
epistle
epistemology
episodic
episode
epithet
epitome
epitomize
epoch
epoch-making
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان