1 . یکسان فرض کردن
[فعل]

to equate

/iˈkweɪt/
فعل گذرا
[گذشته: equated] [گذشته: equated] [گذشته کامل: equated]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 یکسان فرض کردن مساوی دانستن

  • 1.I don't see how you can equate the two things.
    1. من متوجه نمی‌شوم تو چطور می‌توانی این دو چیز را یکسان فرض کنی.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان