خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قلم زنی
[اسم]
etching
/ˈetʃɪŋ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
قلم زنی
حکاکی، چاپ فلزی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
حکاکی
کندهکاری
1.the delicate work of engraving and etching
1. آثار ظریف قلم زنی و حکاکی
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
etch
esurient
estuary
estranged
estragon
eternal
eternally
ethical
ethically
ethiopian language
کلمات نزدیک
etch
etc.
eta
et al.
estuary
etd
eternal
eternally
eternity
eternity ring
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان