خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . منتهی شدن
[فعل]
to eventuate
/ɪˈventʃueɪt/
فعل ناگذر
[گذشته: eventuated]
[گذشته: eventuated]
[گذشته کامل: eventuated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
منتهی شدن
انجامیدن، منجر شدن
مترادف و متضاد
result
1.A thorough investigation eventuated in a comprehensive report.
1. یک بررسی جامع و کامل منتهی به گزارشی جامع شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
eventually
eventuality
eventual
eventing
eventful
ever
ever since
ever-increasing
everett
evergreen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان