[صفت]

eventful

/ɪˈventfl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more eventful] [حالت عالی: most eventful]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پرحادثه پراتفاق

معادل ها در دیکشنری فارسی: پرماجرا
  • 1.It's been a pretty eventful week!
    1. هفته پرحادثه‌ای بوده است!
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان