خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بزرگشده
[صفت]
extended
/ɪkˈstɛndəd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more extended]
[حالت عالی: most extended]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بزرگشده
دراز شده، توسعهیافته
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مدید
کشدار
1.an extended kitchen and new balcony
1. یک آشپزخانهی بزرگشده و بالکن جدید
تصاویر
کلمات نزدیک
extend
extemporaneous
extant
ext.
exquisite
extended family
extension
extension lead
extensive
extensively
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان