[صفت]

failed

/feɪld/

قابل مقایسه

[حالت تفضیلی: more failed] [حالت عالی: most failed]

1 ناموفق شکست‌خورده

معادل ها در دیکشنری فارسی: رد رفوزه واخورده نافرجام

a failed writer

یک نویسنده ناموفق

a failed coup

یک کودتای شکست‌خورده

تصاویر

کلمات نزدیک

دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان