خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عمل انجامشده
[اسم]
fait accompli
/fˈeɪt ɐkˈɑːmpli/
قابل شمارش
[جمع: faits accomplis]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
عمل انجامشده
مترادف و متضاد
done deal
تصاویر
کلمات نزدیک
fairy tale
fairy story
fairy lights
fairy godmother
fairy
faith
faith healer
faith healing
faithful
faithfully
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان