[صفت]

faithful

/ˈfeɪθ.fəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more faithful] [حالت عالی: most faithful]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 وفادار باوفا

معادل ها در دیکشنری فارسی: باوفا وفادار
مترادف و متضاد loyal unfaithful
  • 1.a faithful friend
    1. دوست وفادار
  • 2.His faithful old dog accompanied him everywhere he went.
    2. سگ قدیمی باوفای او، هرجا که او می‌رفت او را همراهی می‌کرد.
[اسم]

faithful

/ˈfeɪθ.fəl/
قابل شمارش

2 مومن باایمان، معتقد

معادل ها در دیکشنری فارسی: باایمان مومن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان