1 . افسرده بودن
[عبارت]

feel blue

/fil blu/

1 افسرده بودن دل گرفته بودن

مترادف و متضاد feel depressed feel sad
  • 1.It was Sunday evening, and everybody felt blue after the nice weekend.
    1. شب یکشنبه بود و همگی بعد از گذر یک آخر هفته خوب دلشان گرفته بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان