خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . هاکی روی چمن (ورزش)
[اسم]
field hockey
/fild ˈhɑki/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
هاکی روی چمن (ورزش)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
هاکی روی چمن
1.I've never played field hockey.
1. هرگز هاکی روی چمن بازی نکرده ام.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
field day
field bean
field
fidgety
fidget spinner
field of force
field of study
fiend
fierce
fiercely
کلمات نزدیک
field goal
field glasses
field event
field day
field
field hospital
field marshal
field of vision
field sports
field study
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان