خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بیهوده تلاش کردن
[عبارت]
fight a losing battle
/faɪt ə ˈluzɪŋ ˈbætəl/
1
بیهوده تلاش کردن
آب در هاون کوبیدن
1.She was fighting a losing battle to stop herself from crying.
1. او داشت بیهوده تلاش میکرد تا جلوی گریه کردنش را بگیرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
fight
fig tree
fig
fifty-nine
fifty-five
fight off
fight-or-flight
fighter
fighter pilot
fighting
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان