خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شل و آویزان
[صفت]
flaccid
/ˈflæksɪd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more flaccid]
[حالت عالی: most flaccid]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شل و آویزان
شل و ول، سست، ضعیف
مترادف و متضاد
flabby
loose
unfirm
1.If a plant is not watered enough, its leaves become flaccid.
1. اگر یک گیاه به اندازه کافی آبیاری نشود، برگ هایش شل و آویزان می شوند.
2.your muscles are flaccid.
2. عضلات شما شل و ول هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
flabby
flabbergasted
flab
fl. oz.
fjord
flag
flag day
flag football
flag-bearer
flagpole
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان