خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پرتبوتاب
2 . شعلهور
3 . (سرخ) آتشین
[صفت]
flaming
/flˈeɪmɪŋ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more flaming]
[حالت عالی: most flaming]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پرتبوتاب
داغ و آتشین
a flaming argument
بحث داغ
2
شعلهور
معادل ها در دیکشنری فارسی:
برافروخته
شعلهور
1.Flaming fragments were still falling from the sky.
1. قطعاتی شعلهور هنوز از آسمان میافتادند.
3
(سرخ) آتشین
flaming red hair
موی سرخ آتشین
تصاویر
کلمات نزدیک
flamethrower
flameproof
flamenco
flame
flamboyant
flamingo
flammable
flan
flange
flank
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان