Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . فلامینگو
[اسم]
flamingo
/fləˈmɪŋɡoʊ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فلامینگو
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مرغ آتشی
فلامینگو
1.flamingos lives near water in warm countries
1. فلامینگوها در کنار آب در کشورهای گرم زندگی می کنند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
flaming poppy
flaming
flamethrower
flameproof
flamenco
flammability
flammable
flammulina
flammulina velutipes
flan
کلمات نزدیک
flaming
flamethrower
flameproof
flamenco
flame
flammable
flan
flange
flank
flanker
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان