Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . فلنج
[اسم]
flange
/flˈændʒ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فلنج
فلانژ، اتصالدهنده شیرآلات
معادل ها در دیکشنری فارسی:
فلانژ
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
flanders poppy
flanders
flan
flammulina velutipes
flammulina
flank
flank steak
flanker
flanker back
flannel
کلمات نزدیک
flan
flammable
flamingo
flaming
flamethrower
flank
flanker
flannel
flannels
flap
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان
