خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گوشت (جانداران)
2 . گوشت (میوه)
[اسم]
flesh
/flɛʃ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گوشت (جانداران)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
گوشت
human flesh
گوشت انسان
2
گوشت (میوه)
[قسمت خوراکی میوهها]
the sweet flesh of a peach
گوشت شیرین [خوشمزه] یک هلو
تصاویر
کلمات نزدیک
flemish
fleming
fleeting pleasure
fleeting
fleet-footed
flesh and blood
flesh wound
fleshy
flex
flexibility
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان