خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کار اجباری
[اسم]
forced labor
/ˌfɔːrst ˈleɪbər/
غیرقابل شمارش
1
کار اجباری
بیگاری
تصاویر
کلمات نزدیک
forced
force-out
force majeure
force
forbidding
forced landing
forceful
forcefully
forceps
forcible
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان