1 . بی درنگ
[قید]

forthwith

/ˌfɔːrθˈwɪθ/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بی درنگ فورا، بلافاصله

مترادف و متضاد immediately
  • 1.The agreement between us is terminated forthwith.
    1. توافق بین ما بلافاصله خاتمه یافت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان