خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دو هفته
[اسم]
fortnight
/ˈfɔrtˌnaɪt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دو هفته
چهارده شب
1.a fortnight ago
1. دو هفته پیش
2.a fortnight’s holiday
2. یک تعطیلات دو هفتهای
3.in a fortnight’s time
3. به مدت چهارده شب
تصاویر
کلمات نزدیک
fortitude
fortissimo
fortify
fortified
fortifications
fortnightly
fortran
fortress
fortuitous
fortunate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان