خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . روباه
2 . زن جذاب (جوان)
3 . فاکس (نام خانوادگی)
[اسم]
fox
/fɑːks/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
روباه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
روباه
1.Thick heavy tails of the fox is very beautiful.
1. دم کلفت و پرپشت روباه بسیار زیبا است.
2
زن جذاب (جوان)
informal
1.OMG! She is a real fox.
1. خدای من! او زن خیلی جذابی است!
3
فاکس (نام خانوادگی)
(Fox)
تصاویر
کلمات نزدیک
fowler
fowl
fourthly
fourth of july
fourth
fox hunting
fox terrier
foxglove
foxhound
foxtail millet
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان