1 . مزخرف 2 . فاحشه‌خانه
[اسم]

fuckery

/fˈʌkɚɹi/
غیرقابل شمارش

1 مزخرف چرت و پرت

culturally sensitive informal
مترادف و متضاد bullshit nonsense
  • 1.Oh, don't listen to anything they have to say—it's all just fuckery anyway.
    1. اه، به هیچ‌کدام از حرف‌هایی که آن‌ها برای زدن دارند، گوش نده؛ به هر جهت همش مزخرف است!
  • 2.What fuckery is this?
    2. این چه چرت و پرتی است؟

2 فاحشه‌خانه

culturally sensitive informal
مترادف و متضاد brothel
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان