1 . شیار زمین (به دلیل شخم زدن) 2 . چروک
[اسم]

furrow

/fˈɜːɹoʊ/
قابل شمارش

1 شیار زمین (به دلیل شخم زدن)

معادل ها در دیکشنری فارسی: شیار

2 چروک چین

مترادف و متضاد line wrinkle
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان