خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شجاع
[صفت]
gallant
/gælənt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more gallant]
[حالت عالی: most gallant]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شجاع
جوانمرد، زندوست
formal
old use
مترادف و متضاد
brave
courageous
valiant
cowardly
1.Ed is so gallant that he always gives up his subway seat to a woman.
1. "اِد" به حدی زندوست است که همیشه جای خود را در مترو به خانمها میدهد.
2.Many gallant knights entered the contest to win the princess.
2. شوالیههای شجاع بسیاری وارد مسابقه شدند تا (دل) شاهزاده خانم را ببرند.
3.The pilot swore a gallant oath to save his buddy.
3. خلبان سوگندی جوانمردانه خورد که دوستش را نجات دهد.
تصاویر
کلمات نزدیک
gall bladder
gall
galileo
galenical
galenic
gallantly
gallantry
galleon
gallery
galley
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان