خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نسبشناس
[اسم]
genealogist
/dʒˌiːnɪˈælədʒˌɪst/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نسبشناس
تبارشناس
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نسبشناس
متخصص علم انساب
تصاویر
کلمات نزدیک
genealogical
gene therapy
gene pool
gene
gender
genealogy
general
general anesthetic
general counsel
general election
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان