خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تعمیم
[اسم]
generalization
/ˌʤɛnərəlɪˈzeɪʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تعمیم
عمومیت، نتیجهگیری کلی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تعمیم
کلیگویی
1.You shouldn’t make generalizations until you know more about the subject.
1. نباید نتیجهگیری کلی انجام دهی تا وقتی که در باب آن موضوع بیشتر بدانی.
تصاویر
کلمات نزدیک
generality
generalities
generalissimo
generalise
general strike
generalize
generalized
generally
generate
generation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان