1 . معامله خوبی کردن
[عبارت]

get a break

/gɛt ə breɪk/

1 معامله خوبی کردن فرصت خوبی پیش آمدن

مترادف و متضاد get an opportunity have good fortune
  • 1.Mary is going to get a lucky break. She doesn't even know about it.
    1. برای "ماری" قرار است فرصت خوبی پیش بیاید. او حتی در این باره خبر هم ندارد.
  • 2.We were able to get a break on the price of the paint and saved a lot of money.
    2. ما توانستیم بر سر قیمت رنگ معامله خوبی داشته باشیم و پول زیادی ذخیره کنیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان