خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بااستعداد
[صفت]
gifted
/ˈgɪftəd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more gifted]
[حالت عالی: most gifted]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بااستعداد
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بااستعداد
باذوق
خوشذوق
مترادف و متضاد
talented
1.Schools often fail to meet the needs of gifted children.
1. مدارس اغلب نمیتوانند نیازهای بچههای بااستعداد را برآورده کنند.
2.She's a gifted musician.
2. او یک موسیقیدان بااستعداد است.
تصاویر
کلمات نزدیک
gift-wrapped
gift-wrap
gift wrapping
gift wrap
gift token
gig
gigabyte
gigahertz
gigantic
giggle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان