Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . تذهیب کردن
[فعل]
to gild
/ɡɪld/
فعل گذرا
[گذشته: gilded]
[گذشته: gilded]
[گذشته کامل: gilded]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
تذهیب کردن
زرکوب کردن، آب طلا زدن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آبطلا زدن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
gila monster
gikuyu
gigue
gigot
gigolo
gilded
gilded flicker
gilder
gildhall
gilding
کلمات نزدیک
gilbert
gigue
gigot
gigolo
giggle
gilded
gill
gilt
gimme five!
gimmick
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان