خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تابناک
2 . بارز
3 . عصبانی
[صفت]
glaring
/ˈglɛrɪŋ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more glaring]
[حالت عالی: most glaring]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تابناک
تابان، درخشان
مترادف و متضاد
bright
a glaring white light
نور سفید تابناک
2
بارز
فاحش، آشکار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
فاحش
مترادف و متضاد
blatant
obvious
1.The article was full of glaring mistakes.
1. آن مقاله پر از اشتباهات فاحش بود.
3
عصبانی
خشمگین، غضبناک
مترادف و متضاد
aggressive
angry
glaring eyes
چشمان غضبناک
تصاویر
کلمات نزدیک
glare
glandular fever
glanders
gland
glancing
glasgow
glass
glass bead
glass blower
glass ceiling
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان