خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فراموش کردن
[عبارت]
go blank
/goʊ blæŋk/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فراموش کردن
از ذهن پاک شدن
1.I tried to remember her name, but my mind went completely blank.
1. سعی کردم اسم او را به خاطر بیاورم، اما کاملا فراموش کرده بودم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
give the slip
make a move
make the first move
get a move on
get a life
balloon goes up
bon appetit
busy as a beaver
do as please
in the teeth of
کلمات نزدیک
go biking
go berserk
go bankrupt
go bald
go bad
go blind
go bonkers
go bowling
go by
go by bus
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان