خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مبتلا شدن
[فعل]
to go down with
/goʊ daʊn wɪð/
فعل گذرا
[گذشته: went down with]
[گذشته: went down with]
[گذشته کامل: gone down with]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
مبتلا شدن
گرفتن (بیماری)
مترادف و متضاد
catch
to go down with a disease
بیماری گرفتن/مبتلا شدن به بیماری
1. I went down with flu for two weeks.
1. دو هفته آنفولانزا گرفته بودم.
2. Our youngest boy has gone down with chickenpox.
2. کوچکترین پسرمان مبتلا به آبله مرغان شدهاست.
تصاویر
کلمات نزدیک
go down the drain
go down that road
go down
go deaf
go dead
go downhill
go extinct
go fishing
go for
go for a walk
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان