خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شوکه
[صفت]
gobsmacked
/ˈɡɑːbsmækt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more gobsmacked]
[حالت عالی: most gobsmacked]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شوکه
متعجب
informal
1.I was gobsmacked when she told me the news.
1. وقتی آن خبر را به من گفت، شوکه شدم.
تصاویر
کلمات نزدیک
goblin
goblet
gobbledegook
gobble
goatee
gobstopper
god
god helps those who help themselves
god-daughter
god-fearing
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان