خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مجلل
[صفت]
grand
/ɡrænd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: grander]
[حالت عالی: grandest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مجلل
باشکوه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
باابهت
اَعظم
اعیانی
بزرگ
مستطاب
عظیم
مجلل
1.It's not a very grand house.
1. این خانه زیاد مجلل نیست.
2.The wedding was a very grand occasion.
2. آن عروسی، مراسم بسیار باشکوهی بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
granary
gran
gramophone
grammy
grammatically
grand finale
grand jury
grand marnier
grand piano
grand prix
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان