خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . انعام
[اسم]
gratuity
/ɡrəˈtuːəti/
قابل شمارش
[جمع: gratuities]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
انعام
حق الزحمه، پاداش
معادل ها در دیکشنری فارسی:
انعام
شتل
مترادف و متضاد
tip
1.Our staff may not accept gratuities.
1. کارکنان ما حق الزحمه نمی پذیرند.
تصاویر
کلمات نزدیک
gratuitously
gratuitous
gratitude
gratis
grating
grave
grave accent
gravedigger
gravel
gravel road
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان