خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سنگریزه
[اسم]
gravel
/ˈɡrævl/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سنگریزه
شن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ریگ
سنگریزه
1.A gravel drive led up to the house.
1. یک مسیر سنگریزهای به خانه منتهی می شد.
2.a gravel path
2. مسیر شنی
تصاویر
کلمات نزدیک
gravedigger
grave accent
grave
gratuity
gratuitously
gravel road
gravelled
gravelling
gravelly
gravely
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان