خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عمل نگهداری کشتی یا هواپیما روی زمین (به دلیل نداشتن شرایط مناسب برای سفر)
[اسم]
grounding
/ˈgraʊndɪŋ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
عمل نگهداری کشتی یا هواپیما روی زمین (به دلیل نداشتن شرایط مناسب برای سفر)
تصاویر
کلمات نزدیک
groundhog
grounder
groundbreaking
ground-breaking
ground zero
groundless
groundout
grounds
groundstroke
groundswell
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان