خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نصف قیمت
[قید]
half price
/ˌhæfˈpraɪs/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نصف قیمت
1.If you pay one full fare, the second person can travel at half price.
1. اگر یک بار کامل هزینه را پرداخت کنی، بار دوم می توانی نصف قیمت سفر کنی.
تصاویر
کلمات نزدیک
half past
half note
half measures
half board
half back
half-and-half
half-back
half-baked
half-brother
half-century
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان