خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خماری
[اسم]
hangover
/ˈhæŋoʊvər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خماری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خماری
1.She woke up with a terrible hangover.
1. او با خماری وحشتناکی از خواب بیدار شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
hangman
hanging valley
hanging basket
hanging
hanger-on
hank
hanker
hanks
hanky-panky
hannah
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان