Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . به خواب زمستانی رفتن
[فعل]
to hibernate
/ˈhaɪbərˌneɪt/
فعل ناگذر
[گذشته: hibernated]
[گذشته: hibernated]
[گذشته کامل: hibernated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
به خواب زمستانی رفتن
1.name an animal that tends to hibernate.
1. حیوانی را نام ببر که تمایل دارد به خواب زمستانی برود.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
hibernal
hibbing
hibbertia
hibachi
hiba arborvitae
hibernating
hibernation
hibernia
hibiscus
hibiscus cannabinus
کلمات نزدیک
hiatus
hi-tech
hi-fi
hi
hgv
hibernation
hibiscus
hiccup
hick
hickory
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان