خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سطح بالا
[صفت]
highbrow
/ˈhaɪbraʊ/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سطح بالا
روشنفکر، فرهیخته
مترادف و متضاد
intellectual
lowbrow
1.Highbrow critics generally disapprove of this type of novel.
1. نقادان روشنفکر این نوع رمان را نمیپسندند.
2.highbrow newspapers
2. روزنامههای سطح بالا
3.highbrow readers
3. خوانندگان سطح بالا
تصاویر
کلمات نزدیک
high-yielding
high-yield
high-water mark
high-up
high-tops
higher
higher education
highland
highland cattle
highland fling
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان