خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شریف
[صفت]
honorable
/ˈɑnərəbəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more honorable]
[حالت عالی: most honorable]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شریف
آبرومند، محترم، شرافتمندانه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آبرومند
آبرومندانه
افتخارآمیز
باشرف
شرافتمند
شرافتمندانه
شریف
موقر
محترم
فخیم
1.He was an honorable man who could not lie.
1. او مردی شریف بود که نمیتوانست دروغ بگوید.
2.She had a long and honorable career in government.
2. او شغلی طولانی و شرافتمندانه در دولت داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
honor roll
honor
honolulu
honker
honk
honorably
honorary
honored
honors degree
hons
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان