خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شخصاً
[قید]
in person
/ɪn ˈpɜrsən/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شخصاً
حضوری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اصالتاً
شخصا
1.I want to speak to her in person.
1. من میخواهم شخصاً با او صحبت کنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
in passing
in particular
in other words
in order to
in order
in pieces
in place
in place of
in poor taste
in power
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان