خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تکه تکه (شکسته)
[عبارت]
in pieces
/ɪn ˈpisəz/
1
تکه تکه (شکسته)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تکه تکه
1.The plate lay in pieces on the floor.
1. بشقاب تکه تکه شده روی زمین افتاده بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
in person
in passing
in particular
in other words
in order to
in place
in place of
in poor taste
in power
in practice
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان