خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جامع
[صفت]
in-depth
/ɪn-dɛpθ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more in-depth]
[حالت عالی: most in-depth]
1
جامع
دقیق و کامل
مترادف و متضاد
exhaustive
1.Tonight’s program is an in-depth look at the long-term effects of unemployment.
1. برنامه امشب درباره نگاهی جامع به اثرات بلندمدت بیکاری است.
2.We conducted an in-depth study.
2. مطالعه جامعی [پژوهشی دقیق و کامل] انجام دادیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
in-built
in-box
in writing
in vivo
in vitro fertilization
in-flight
in-goal area
in-house
in-laws
in-line skate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان