خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . غیرخوراکی
[صفت]
inedible
/ɪˈnɛdəbəl/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
غیرخوراکی
غیرقابلخوردن
مترادف و متضاد
edible
1.The meat was inedible.
1. (آن) گوشت غیرقابلخوردن بود.
an inedible plant
گیاهی غیرخوراکی
تصاویر
کلمات نزدیک
inebriation
inebriating
inebriated
industry
industrious
ineffable
ineffective
ineffectual
inefficiency
inefficient
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان